دلتنگی
پسر عزیزم هرگز فکر نمیکردم بیمار باشی و بد تر از اون هرگز فکر نمیکردم مادری باشم وسواسی و اونهم وسواس بیماری اما حالا این جوری شدم و متاسفانه حوصله مبارزه باهاش رو هم ندارم فقط میخوام خوب باشی سالم و سرحال متاسفانه یه غلطی کردم و هفته پیش ۱۰ دقیقه از روز ناچاری آوردمت توی سازمان از همونروز تا خود امروز که ده روز گذشته مریض شدی مریض شدنی!!!! حالابگذریم از اینکه یه ضعف عمومی از بدغذایی داری! توی این یک هفته هم به معنای واقعی هیچ غذایی به جز شیر من رو نخوردی متاسفانه احساس میکنم برق چشمات داره کم میشه یعنی انرژی بدنت انگار داره کم میشه و من هیچ کاری از دستم برنمی آد الان دو روز که غذاها رو برات میکس میکنم و میخوابونمت و میریزم ...
نویسنده :
مامان شراره
15:25